سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

طره آشفتگی را احتیاج شانه نیست

 

باز این ...

 

سلام

غزلی می خواندم از سیف فرغانی که این ابیاتش با توجه به مناسبت به دلم نشست دلم نیامد که این حال را تنها داشته باشم:

هرچند عاشقان تو نایند در شمار
در دفتر حسابم از ایشان شمار کن
خواهم که در ره تو شوم کشته چون حسین
با من کنون معامله حلاج وار کن
آن ساعتی که باز رهانی مرا ز من
از زلف خود رسن ز قد خویش دار کن
بسیار در منازل هجرت دویده ایم
وقتست ، بر جنیبت وصلم سوار کن

 


واژه های کلیدی : حسین، حلاج، سیف فرغانی

جمعه 87 دی 20

كلك مشكين تو : ‍



دغدغه!

سلام

مطلبی در وبلاگ لبگزه به عنوان دغدغه های این ایام آمده بود که دوستی براینگونه نگرش به مراسم دهه محرم انتقاد نموده بودند.

فکر کردم بد نیست  قسمتی از آن را بااجازه سرور بزرگوار مدیر وبلاگ لبگزه همراه با انتقاد و جوابیه آن  در اینجا بیاورم:

«البته در بسیاری از موارد هم مورد انتقاد و حتی بی مهری بعضی از دوستان قرار گرفته‏ام که چرا با این نوع مراسم مخالفت می کنم..
در مورد عزاداری سید الشهداء باید دقت کنیم تا دچار تفکر افراطی یا تفکر تفریطی نشویم. یک گرایش فکری این است که عزاداری را مطلقا نفی می‌کند و آن را کار عبثی می‌داند. منطق این تفکر این است که وقتی امام حسین به شهادت که آرزوی هر انسان خداجویی هست رسیده است نه تنها نباید برای او گریه کرد که بر عکس باید خوشحالی کرد و این موفقیت او را جشن گرفت. این تفکر به نظر ما مغرضانه و در راستای شیعه زدایی و تخریب فرهنگ شیعی است که باید به شدت مراقب آن بود.
تفکر دوم این است که نباید برای عزاداری مردم، حد و مرز تعیین کرد؛ هرکس با هر شکل و به هر نوعی که دوست دارد باید به عزاداری بپردازد و عشق خود را به ساحت امام شهیدان نشان دهد. این تفکر که ما آن را ناآگاهانه می‌دانیم بر این باور است که آنچه اهمیت دارد اقامه‌ی عزای سیدالشهداء‌ و گریه کردن و گریاندن مردم است. باید اجازه دهیم هرکس به هرشکلی که می‌پسندد و دوست دارد نام حسین را زنده نگه دارد حتی اگر با قمه زنی باشد یا هرگونه اعمال و رفتاری که برای مراسم عاشورایی انجام می‌دهد و با هر شعر و بیانی که در این راستا می‌سراید و می‌خواند.
اصلا فلسفه‌ی عزاداری این است که مردم احکام مکتب را یاد بگیرند و با آموزه‌های دینی آشنا بشوند تا در برابر انواع بدعت‌ها و انحرافاتی که با سرنوشت دین بازی می کند بایستند. اصلا برپایی مراسم عاشورایی و توصیه به برگذاری آن برای محافظت از دین و فرهنگ تشیع است. این مراسم برای این است که شیعه دقت کند و در این بیندیشد که بر عالم اسلامی چه گذشت که  در سال شصت و یکم هجری و درست بعد از پنجاه سال از وفات پیامبر، امتش جگرگوشه‌ی او و خاندان او را بکشند، بر جنازه‌شان اسب بتازند، سر آنان را بر روی نیزه‌ها در دیار اسلامی بگردانند و مردم برای این پیروزی جشن بگیرند؟ اگر قرار باشد که این مراسم خود دچار بدعت و تغییر ماهیت شود مطمئنا نمی‌تواند چنین نقشی را
در جامعه‌ی اسلامی و شیعی ایفا کند. وقتی که از وعظ و خطابه رویگردان باشیم و تنها به صداهای قشنگ‌تر و سبک‌های پرشورتر اقبال داشته باشیم،‌ وقتی که شور منهای شعور بر شور همراه با شعور حکمفرما شود، وقتی محرم بیاید و برود و یک کلمه از اعتقادات، اخلاق و احکام دینی یاد نگرفته باشیم، وقتی در این ایام، فقط به دسته‌های عزاداری اکتفا کنیم و تمام همتمان این باشد که چگونه علمات را بکشیم که توجه همگان را جلب کند و به قول امروزی‌ها مردم در کف هیبت کارمان بمانند، وقتی تنها در این اندیشه‌ایم که چگونه ضرباهنگ سینه‌زنی‌ها یا زنجیر زنی‌هایمان را تنظیم کنیم، وقتی از مراسم عاشورایی به همین مقدار اکتفا کنیم که بساطی علم کنیم برای چایی دادن و شام پختن و توزیع کردن و در نهایت چشم و هم‌چشمی که کدام یکی از ما شاممان بهتر یا بیشتر بود، وقتی تکایا و حسینیه‌ها به چایخانه‌ی امام حسین تبدیل شود، وقتی در این مراسم شأن امام ابی‌عبدالله الحسین را آنقدر بالا می‌بریم که به خدا می‌رسد و گاهی جای او را می گیرد، یا وقتی که شأن او را آن قدر پایین می‌آوریم که فقط به حال درماندگی و عجزش دلمان می‌سوزد و گریه می‌کنیم، چه انتظاری داریم که فرهنگ و اعتقاداتمان حسینی شود و در مقابل تحریفات دینی بایستد؟»

 

به کجا میرویم؟؟؟؟!!!!!!

انتقاد

سلام علیکم

کاش فرصتش بود که باهاتون در ابن خصوص مفصل بحثی داشته باشم. هر چند بحثتان را با جناب مهندس شیعه و دگر دوستان را شاهد بودم که به هیچ نتیجه ای نرسید.

علی ای حال جهت اطلاعتون عرض می کنم که نظر بسیاری از علما من جمله حضرت آیت الله حسن زاده آملی، حضرت آیت الله امجد، مرحوم حضرت آیت الله سیبه وی، حضرت آیت الله فاطمی نیا و بسیاری از مراجع و علما با حضرتعالی مغایرت دارد.

یا شما شاگرد خوبی نبوده اید و که این فرمایشات را می فرمایید و یا اینکه منظور خاصی را دنبال می کنید.

کاش شفاف و روشن مقاصدتان را از بیان این حرفا مردانه روشن می فرمودید.«دلسوخته» 

پاسخ مدیر وبلاگ لبگزه:

 سلام علیکم و رحمه الله.. ممنونم از توجهتون ولی من تا آنجا که یادم می آید مهندس شیعه عزیز را تنها یک بار در جلسات نقد وبلاگ دیده ام و لی هرچه فکر می کنم یادم نمیاید که با او بحثی داشته باشم که به نتیجه برسد یا نه.. در مورد نظرات اساتیدی که فرموده اید اگر صلاح می دانید خوشحال می شوم که با سند و مدرک ارائه فرمایید و ثابت کنید که نظر آنان غیر از این است که من عرض کرده ام.. آیا این بزرگواران نظرشان این است که عزاداری ها فارغ از تعلیم و تربیت حسینی باشد؟ آیا نظرشان این است که عزاداری هایمان در علمات کشی و ضرباهنگ زنجیرها خلاصه شود؟ آیا نظرشان این است که حسین و زینب و .. را تا حد خدا شدن بالا بریم و بپرستیم؟ آیا نظرشان این نیست که آموزه های دینی و معرفتی در مراسم عاشورایی باید پررنگ تر و نقشی موثرتر داشته باشد؟ از اینکه من شاگرد خوبی نبوده و نیستم شکی نیست اما یقین دارم که آنچه ما در محضرشان یاد گرفته ایم این نیست.. به هر حال مردانه اعتراف می کنم که منظوری غیر از اینکه مراسم عاشورایی را از ورود خرافات و بدعت ها صیانت کنیم ندارم.. هدفی غیر از این ندارم که حسین را که شهید تحریف و بدعت است بهتر بشناسیم تا دینمان را و تشیعمان را بهتر درک کنیم و از آن محافطت کنیم.. پیشنهاد می کنم یک بار فریادهای شهید مطهری بر تحریف های عاشورا را مطالعه فرمایید.. سخنان مقام معظم رهبری را در این زمینه مراجعه فرمایید؟ به نوشته های شاگردان مکتب این بزرگواران مراجعه فرمایید.. من هم هدفی را دنبال می کنم که اینان دنبال می کنند... آیا این مظلومیت حسین نیست که دلیل شهادتش را ندانیم و برایش گریه کنیم؟ این ظلم به او نیست که ندانیم که آن حضرت به فرمایش خودش برای اصلاح دین جدش قیام کرد و ما گاهی در این نوع نگاه ها دین جدش را دستخوش نارواها قرار می دهیم؟ در نهایت هر چند شما آدرسی نگذاشته اید اما ما در خدمت هستیم که بحث مفصل شما را هم بشنویم و با استدلال و مستند با هم حرف بزنیم.. ما تابع دلیل و استدلال هستیم و در برابر دلیل گردنمان از مو هم باریک تر است.. خوشحال می شوم اگر از حضورتان بیشتر استفاده کنم .. ممنونم دلسوخته عزیز

  نظر حقیر:

هرچه که لازم بود در جواب دوست عزیز جناب دلسوخته فرموده بودید اما بر خودم لازم دانستم که با اجازه شما بنده هم خدمت ایشان مواردی را عرض کنم. کاش بزرگواری می کردند و حداقل آدرسی از خود به جا می گذاشتند تا مستقیما ایشان را مخاطب قرار دهم !

بگذریم!

به گمان حقیر ایشان دچار سوء تفاهم شده اند ،اینکه قیام عاشورا وپیام گرانقدر آن را از ورود تحریفات و بدعت های عده ای نوحه خوان بی مطالعه که هدفی به جز سود جویی واستفاده از احساسات پاک مردم ندارند ،صیانت نماییم واجازه ندهیم این پیروان تشیع صفوی چهره قدسی تشیع علوی را آلوده نمایند ،یک مساله است و نفی هرگونه مراسم بزرگداشت برای این مردان مرد و زنان دلاور که به آیندگان درس مردی ومردانگی دادند مساله ای است دیگر!

مطمئن هستم که دراین ایام به عزاداری مشغول بوده اید . خواهش می کنم در تمام مسائلی که در این ایام توسط نوحه خوانان مطرح شده تامل بفرمایید !چه گفتند ؟چه هدفی غیر از هرچه بیشتر گریاندن مردم داشتند!؟در این همه تنها چیزی که مطرح نشد چهره واقعی امام حسین (ع) ویاران بی نظیرش بود!همه اش فریاد العطش و التماس و زاری و ضعف و انفعال!برای کسی که از جان گذشته تشنگی چه مفهومی می تواند داشته باشد!

کاش کمی در مورد این مراسم و سابقه تاریخی آن بیشتر مطالعه می فرمودید تا رگه های اندیشه های نه تنها غیر شیعی که غیر اسلامی را در آن مشاهده می نمودید ودرمی یافتید که حاکمان صفوی چگونه با ابزار قرار دادن پتانسیل مذهبی مردم در پی رسیدن به مقاصد سیاسی خود بوده اند و اکنون هم عده ای به این بدعتها دامن می زنند تا به اهداف خود برسند!

خداوندا درکنار عشق به عترت حضرت رسول اکرم(ص) معرفت ایشان را هم در دل ما قرار بده!

 


واژه های کلیدی : شیعه، عزاداری، تحریف

چهارشنبه 87 دی 18

كلك مشكين تو : ‍



<   <<   6   7   8   9   10      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کتاب «کمین آخر»
خرده روایتی از دیدار با نجف دریابندری
[عناوین آرشیوشده]
  •  RSS 
  •  Atom 

  • خانه


  • پست الکترونیک

  • پارسی بلاگ



  • کل بازدید: 1026399
    بازدید امروز : 342
    بازدید دیروز : 128



    وردیانی

    طرّه ی آشفتگی

    پیوندهای روزانه
    شورای گسترش زبان فارسی [87]
    فهرست موسیقی ایران [57]
    کتابخانه مجازی ایران [86]
    کتابناک [23]
    گفتگوی هارمونیک [41]
    لغت نامه دهخدا [85]
    گنجور [45]
    پایگاه سبطین [125]
    جستار [53]
    صادق هدایت [196]
    شعر سپید معاصر [225]
    کانون ادبیات ایران [109]
    کتاب شعر [160]
    شعر نو [206]
    شاملو [109]
    [آرشیو(30)]

    مطالب بایگانی شده
    دی 1387
    بهمن 1387
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    تیر 91
    خرداد 91
    مرداد 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    فروردین 92
    اردیبهشت 92
    خرداد 92
    مهر 92
    آبان 92
    بهمن 92
    خرداد 93
    اردیبهشت 93
    مرداد 93
    پاییز 93
    تابستان 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94

    اشتراک در خبر نامه

     


    پیوند دوستان
    شکوفه های زندگی
    ل ن گ هـــ ک ف ش !
    وبلاگ دیگرم(شور شعر)
    لبگزه
    ترنم - بوی جوی مولیان
    سرّ سودا
    خورشید خانوم
    برگباد
    لبخند نیشخند زهرخند
    برگ بی برگی
    این انبوه سیب خورها...
    دیدار تو رویا نیست
    کی اف
    کلاغ راست مغز
    ققنوس
    شروعی دوباره
    نشانی
    کلبه ی دوستی
    شعر چهار پاره
    جالبه






    وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو
    آمار