سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

طره آشفتگی را احتیاج شانه نیست

 

از دست میکل آنژ هم کاری برنخواهد آمد!

سلام
مجسمه سازی را درنظر بگیرید که می خواهد مجسمه ای بسازد. برای این کار باید سنگی را انتخاب کند که با طرح ذهنی اش  هماهنگی داشته باشد.پس از انتخاب سنگ مناسب اول باید با ضربات محکم سنگ را به طرح نزدیک کند و هرچه در این روند جلوتر می رود باید ضربات را حساب شده تر و ظریف تر وارد کند تا جایی که دیگر نیازی به چکش و ضربه نیست و باید قطعه سنگ را- که حالا دیگر می شود به آن مجسمه گفت -پرداخت کرد...
آدمیان نیز باید چنین پروسه ای را در انتخاب جفت خویش طی نمایند.
آرام آرام و اندک اندک بسازند آن چه را که می خواهند، البته به شرطی که ماتریل مناسب را انتخاب کرده باشند در غیر این صورت از دست میکل آنژ هم کاری برنخواهد آمد!
اگر ما منتظر این باشیم که مجسمه ای بدون عیب و ایراد بیاید و ما در کنار او احساس خوشبختی کنیم باید تا ابد منتظر بمانیم . ما باید مجسمه درون سنگ را تشخیص دهیم و بعد از آن در صدد بیرون آوردن مجسمه از درون سنگ باشیم.
اما در اینجا یک تفاوت خیلی بزرگ وجود دارد و آن این است که در ارتباط بین آدمیان هر کدام از دوطرف هم مجسمه سازند و هم سنگ!
یعنی هم باید شکل بدهند و هم باید شکل بگیرند!
وای از زمانی که نتوانیم مجسمه ساز  و سنگ چکش خور خوبی باشیم ...

نیایش

پ ن:می دانم آدمی با سنگ خیلی فرق دارد فقط برای مثال گفتم و در مثل مناقشه نیست!

  کلاس آشنایی با سبک‌های ادب پارسی سه شنبه هشتم تیر ماه در فرهنگسرای ارسباران ساعت چهار تا پنج ونیم بعد از ظهر کلاس 3 برگزار خواهد شد


واژه های کلیدی : آدم، میکل آنژ، مجسمه، ارتباط، سنگ، خوشبختی

پنج شنبه 89 تیر 3

كلك مشكين تو : ‍



آیا مجازات ابرازعشق، مرگ است؟

سلام

می خواهم در مورد یکی از شخصیتهای شاهنامه که شاید به خاطر نقشی که غیر مستقیم در ماجرای قتل سیاوش داشته، بسیار منفور است، بنویسم. وآن شخص کسی نیست به غیر از سودابه همسر کاووس شاه و دختر پادشاه هاماوران.
 داستان به طور خلاصه این است که کاووس عاشق سودابه می شود و با مخالفت پدر رو برو گشته و به خاطر کاووس خطر مرگ و از چشم پدر افتادن و زندان را به جان می خرد و بلاخره همسر کاووس شده و در آخر کار با عشقی که به سیاوش پیدا می کند کارش به رسوایی می کشد و سیاوش بی گناه برای دوری از هر گونه اتفاق دیگری جلای وطن می کند و به توران می رود و در آنجا کشته می شود.
آن چیزی که در این داستان به خوبی جلوه می کند دو شخصیت متفاوت سودابه است که در جایی برای رسیدن به کاووس به همه چیز پشت می کند و در جایی عاشقانه و شاید بوالهوسانه دل به سیاوش می بندد و رسوایی را به جان می خرد.
سوال اینجاست که سودابه چقدر در این ماجرا مقصر است؟
همانطور که در شاهنامه آمده پس از آنکه رستم از کشته شدن سیاوش خبردار می شود به حرمسرای کاووس رفته و جلوی چشم کاووس سودابه را می کشد، با توجه به اینکه سالیان سال از رفتن سیاوش گذشته و او در توران همسر گزیده، چقدر می توان گناه خون سیاوش را به گردن سودابه انداخت و او را به خونخواهی سیاوش به قتل رساند، آن هم بدون محاکمه؟!
کمی به عقب بر می گردیم، پس از ازدواج کاووس با سودابه و ماجراهای مربوط ، دیگر حرفی از سودابه به میان نمی آید تا ناگهان سرو کله سیاوش که از همسر دیگر کاووس شاه است  پیدا می شود و...
باید دید که در این مدتی که شاهنامه در مورد سودابه سکوت می کند چه اتفاقاتی افتاده، کاووس شاه چقدر تغییر کرده و مناسبات این دو چگونه بوده است!
شاید بی تفاوتی و سردی کاووس شاه علت اصلی این ماجرا بوده و از طرفی زیبایی و جذابیت سیاوش را هم از نظر نباید دور داشت. شاید خیلی ها عاشق سیاوش بودند اما تنها کسی که دل به دریا زد و این عشق را بروز داد سودابه بود.
چرا عوامل دیگر این ماجرا بررسی نشده اند ؟
به راحتی همه ی گناه ها گردن سودابه انداخته شد تا مخاطب شاهنامه بتواند با ریخته شدن خون سودابه ، کشته شدن سیاوش را راحت تر تحمل کند و با خود بگوید این است سزای زنی است که با خیانت به شوهرش باعث کشته شدن سیاوش گردید!
دراین که سودابه گناهکار است حرفی نیست،اما باید دید که مجازات ابرازعشق، مرگ است؟
آیا عاشق شدن ارادی است؟
آیا می شود اراده کرد وعاشق شد؟
آیا می توان اراده کرد که عاشق نبود؟
آیا...

عشق


واژه های کلیدی : عشق، گناه، شاهنامه، سیاوش، سودابه، کاووس، خیانت

پنج شنبه 89 خرداد 27

كلك مشكين تو : ‍



<   <<   51   52   53   54   55   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کتاب «کمین آخر»
خرده روایتی از دیدار با نجف دریابندری
[عناوین آرشیوشده]
  •  RSS 
  •  Atom 

  • خانه


  • پست الکترونیک

  • پارسی بلاگ



  • کل بازدید: 1074652
    بازدید امروز : 152
    بازدید دیروز : 177



    وردیانی

    طرّه ی آشفتگی

    پیوندهای روزانه
    شورای گسترش زبان فارسی [90]
    فهرست موسیقی ایران [58]
    کتابخانه مجازی ایران [86]
    کتابناک [23]
    گفتگوی هارمونیک [42]
    لغت نامه دهخدا [87]
    گنجور [48]
    پایگاه سبطین [126]
    جستار [53]
    صادق هدایت [197]
    شعر سپید معاصر [236]
    کانون ادبیات ایران [113]
    کتاب شعر [161]
    شعر نو [207]
    شاملو [112]
    [آرشیو(30)]

    مطالب بایگانی شده
    دی 1387
    بهمن 1387
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    تیر 91
    خرداد 91
    مرداد 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    فروردین 92
    اردیبهشت 92
    خرداد 92
    مهر 92
    آبان 92
    بهمن 92
    خرداد 93
    اردیبهشت 93
    مرداد 93
    پاییز 93
    تابستان 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94

    اشتراک در خبر نامه

     


    پیوند دوستان
    ل ن گ هـــ ک ف ش !
    شکوفه های زندگی
    وبلاگ دیگرم(شور شعر)
    لبگزه
    ترنم - بوی جوی مولیان
    سرّ سودا
    خورشید خانوم
    برگباد
    لبخند نیشخند زهرخند
    برگ بی برگی
    این انبوه سیب خورها...
    دیدار تو رویا نیست
    کی اف
    کلاغ راست مغز
    ققنوس
    شروعی دوباره
    نشانی
    کلبه ی دوستی
    شعر چهار پاره
    جالبه






    وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو
    آمار