مذهب حافظ
سلام
در مورد مذهب حافظ بسیار صحبت شده که ایشان اهل تسنن بوده و یا شیعه و مثل همیشه بر سر این که این شاعر اندیشمند به کدام گروه تعلق دارد بحث و چالش بوده است.بهترین گواه بر اعتقاد هر انسانی کلام و گفتار اوست که می تواند به عنوان شاخصی قابل اعتماد مورد استفاده قرار گیرد.در اینجا به نمود بعضی از عقاید اشعری در کلام حافظ می پردازم.
بزرگان علم واندیشه قبل از دوره صفویه مخصوصا از قرن پنجم به بعد بیشتر اشعری بودند و بنای فکری آثار آنها بر عقاید اشعری استوار است.محققان دوره های اخیر این گونه افکار را عرفانی تلقی کرده اند در صورتی که ریشه این افکار در بنیان های فکری و اندیشه های اشاعره است.غرض اینکه بسیاری از اندیشه های اشاعره در اشعار حافظ قابل مشاهده و بررسی است .در اینجا به بعضی ار این موارد اشاره می کنم:
اشاعره به قانون علت و معلول و سبب و مسبب اعتقاد ندارندو مخصوصا می گویندکه افعال خداوند علت نمی خواهد و به همین دلیل مساله عدل که شیعیان به عنوان یکی از اصول دین به آن معتقدند در نظر اشاعره مطرح نبوده است.
حافظ با همین نگرش می گوید:
سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد
که کام بخشی او را بهانه بی سببی است
می گوید نپرس چرا گردون آدم های دون وپست را می پرورد او برای این کارش هیچ دلیلی ندارد و نیازی هم به دلیل نیست.
مساله بعدی این است که اشاعره خداوند را همه کاره می دانند و آدمی را هیچ کاره:
گررنج پیشت آید و گر راحت ای حکیم
نسبت مکن به غیر که اینها خدا کند
اشاعره عقل ستیز بودند که البته این عقل ستیزی در عرفان هم بسیار مطرح است و به همین دلیل هم اشاعره با فلسفه هم دشمنی می ورزیدند.
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
اشاعره به جبر معتقد بودند:
رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشاده است
افعال بشری هم مخلوق خداوند است:
گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ
تو در طریق ادب باش و گو گناه من است
البته آرا و عقاید بیشتری از اشاعره در شعر شعرای عارف و عرفای شاعر نمود دارد که خود می تواند موضوع پژوهشی مفصل قرار گیرد.

پ ن:
دومبن جلسه ی "آشنایی با سبکهای ادب پارسی" روز پنجشنبه دوم اردبیهشت ماه ساعت 4 تا 6 بعد از ظهر با حضور جمعی از علاقه مندان در فرهنگسرای ارسباران برگزار گردید.
واژه های کلیدی : حافظ، صفویه، اشاعره، جبر، عدل الهی، علت و معلول، افعال خداوند، اصول دین
چهارشنبه 89 اردیبهشت 1
كلك مشكين تو :
اولین جلسه آشنایی با سبکهای ادب پارسی
سلام
اولین جلسه آشنایی با سبکهای ادب پارسی در روز سه شنبه با حضور جمعی از دوستان ازجمله مدیران وبلاگهای این انبوه سیب خورها...، سر سودا ، طوبی و ققنوس در فرهنگسرای ارسباران تشکیل گردید.
مباحث و سوالهای خوبی مطرح شد و امیدوارم که در جلسات آینده در کنار سایر دوستان فرهیحته بتوانیم بیشتر بیاموزیم.
یکی از دلایلی که من عنوان کلاس را اینگونه انتخاب کردم این است که در سبک شناسی می توان به اثر شاعر ونویسنده از همه ی جوانب نگاه کرد و از زوایای مختلف آن را بررسی نمود.
ساده ترین تعریف سبک این است که "سبک نحوه و نوع بیان است".در سبک شناسی هم مساله زبان است هم فکر و به همین دلیل می توان گفت که بررسی سبک شناسانه یک اثر می تواند بررسی کامل و همه جانبه ای باشد. یک قطعه شعر و یا نثر ادبی در سبک شناسی از نظر دستوری ، واژگانی، صناعات ادبی،معانی وبیان، محتوی و... بررسی می شود و این نوع بررسی می تواند به مخاطب کمک کند تا دیدی جامع وکلی در مورد آثار ادبی و ادوار مختلف ادبی(در ادبیات ایران) به دست بیاورد.حال این سوال مطرح است: مخاطب غیر متخصص که به علوم یاد شده تسلط ندارد چه باید بکند؟ این دیگر وظیفه مدرس است که کم کم با بررسی آثار شاعران و نویسندگان دانش پژوهان را با تک تک این علوم آشنا کند.
در اینجا تعریف سبک را از زبان چند تن از اندیشمندان و ادبا می آورم تا به فهم بهتر هدف سبک شناس و سبک شناسی کمک شود:
سبک خود شخص است.
بوفن طبیعی دان و نویسنده قرن هجدهم فرانسه
سبک شیوه دیدن است.
فلوبر داستان نویس مشهور فرانسوی
سبک قیافه شناسی ذهنی صاحب قلم است.
شوپنهاور فیلسوف آلمانی
برنارد شاو در مقدمه مرد و ابر مرد می نویسد:
کسی که چیزی ندارد بگوید،سبک هم ندارد.نهفته های ذهن انسان به رغم میل او هم که باشد در طرز بیانش جلوه دارد.
نیما یوشیج هم در مورد سبک سخنانی دارد مانند:
شاعری که فکری تازه دارد، تلفیقات تازه هم دارد. در حافظ و سعدی و نظامی و بعد در سبک هندی این توانگری را به خوبی می بینید.
درباره شعر وشاعری ص109
هر کس به اندازه فکر خود کلمه دارد ودر پی کلمه می گردد...شعرایی که فکری ندارند تلفیقات تازه هم ندارند
همانجا ص116

واژه های کلیدی : زبان، این انبوه سیب خورها، سر سودا، طوبی، ققنوس، بوفن، فلوبر، شوپنهاور، برنارد شاو، نیما یوشیج، ارسباران
جمعه 89 فروردین 27
كلك مشكين تو :
لیست کل یادداشت های این وبلاگ